Neda Sharafi to Alireza Maham
من مشکلی با تو ندارم فقط نمیتونم به دکترا متلک نگم. یه مریضی روانیه درمانم نمیشه :دی
من الان دو روزه که غیر از مایعات هیچی نخوردم. گشنمه. دندونم درد میکنه و
خوابم میاد. اعصاب
معصاب تعطیل. اگه قصد خودکشی داری بیا بریم.
Alireza Maham to Neda sharafi
جداً رقت انگیز شده بودی! نازی نازی! آخی...
دارم با نیما چت می کنم. میگه اگه متاهل نشی نصف عمرت بر فناست. میگم تو هنوز داغی حالیت نشده! میگه بی ناموس به خواهر من نظر داری؟!
نازنین تلفن زده که داری عمرتو تو این داروخونت تلف می کنی. چرا به مامان فکر نمی کنی؟ چرا زن نمی گیری؟ چقدر بی فکر و بی توجهی!
میگم به نظرت من با همین مختصر وقت آزادم به مامان توجه کنم پسر بهتری نیستم؟
میگه تو از اولشم به ندا فکر می کردی. می شناسمت!
به نظرت چی گفتم که اینجوری استنباط شده؟!!!
Neda Sharafi to Alireza Maham
احتمالا چون من یک خانم بسیار قدبلند و باریک و خوش اخلاق هستم که ۳۲ تادندون پر نشده داره و یه عالمه درس خونده در حد دکترا....
دیگه چی؟ هان خیلی هم پولدار و خوشگل و تو دل برو هم هستم تازه.... اخلاقمم که دیدی عسلللل
:دی ملت خوشحالنا....
زنگ زدم نیما پوستشو کندم. گفتم خجالت نمیکشی مادر و خواهرتو ول کردی به
امون خدا سال تا سال سراغ نمیگیری؟ بعد برای اینکه خواهرشوهر خوبی باشم
گفتم خانواده زنت چجوری دختر بدن بهت وقتی به این راحتی ما رو فراموش کردی؟
نتیجتا فردا دارن با نومزدشون میان اینجا.
Alireza Maham to Neda sharafi
دلم برای جفتتون تنگ شده. به نظرت سر ترانه خانمو بکنم زیر آب؟ :پی
Neda Sharafi to Alireza Maham
نه عروسمون طفلک خیلی ماهه داداشم خیلی ننره. الان با ترانه برنامه داریم پرتش کنیم بیرون نفس بکشیم لابد میاد پیش تو...
بعدم من یه غلطی کردم گفتم به من رسیدگی نمیکنه حالا اومده دو روزه عین کنهههه چسبیده به من....
اصن برو داروخونه تو نشونش بده.... منم میام.... شیرینی هم بعدا میارم :-/
Alireza Maham to Neda sharafi
باشه حرفمو پس گرفتم. عروستون خوبه. فقططط به خاطر شیرینی خوشمزه ات! تو می
دونستی من عاشق ناپلئونیم؟ نیما گفت می خواسته کیک بخره تو مجبورش کردی
ناپلئونی بگیره.
یه دونه دادم خانم دکتر بقیه رو تا صبح خوردم :دی
تو که اینقدر نظرات عالی درباره ی دکور داشتی چرا از اول نیومدی کمکم؟
فکر می کردم تو و نیما رو ببینم حالم خوب میشه. ولی الان مثل شیر گرسنه
عصبانیم. چرا نمیشه بیشتر همدیگه رو ببینیم؟ اصلا این نیما واسه چی پاشد
رفت جنوب؟ اصلا چرا بزرگ شدیم؟
پ.ن یادته یه بار وقتی خواب بودی برات چتری چیدیم؟ کار نیما نبود من بودم. هنوزم فکر می کنم چتری بهت میاد.
Neda Sharafi to Alireza Maham
آخه کیکای بیرون بدمزه ن.... تو هم که خدا رو شکر اهل حفظ سلامتی و رژیم و اینا نیستی گفتم لااقل بهت خوش بگذره....
در ضمن هر وقت میومدی اینجا بعدش ظرف ناپلئونی همیشه خالی بود
منم که خوب تلافی کردم. بلایی به سر کتابای مدرسه جفتتون آوردم که تا آخر سال تحصیلی گمونم هربار فحشم میدادین....
گمونم تمام استعداد نقاشیم اون روز مصرف شد....
در ضمن دکی جان این خانم دکترتون چجور مسئول فنیه که بجای نوروبیان به من
دگزا داده؟ اومدم خونه نگاه کردم دیدم دگزاست. نکنه قراره دوباره کک خال
خالیم کنه؟
Alireza
Maham to Neda sharafi
نیما هم که رفت. جای عروس خانم پیشتون سبز و خرم
Neda Sharafi to Alireza Maham
مرض دپ بودگی پس از داروخانه داری....
من حالم بده باید برم دندونمو عصب کشی کنم
Alireza
Maham to Neda sharafi
مامان دوباره یه دختر پیدا کرده و قرار خواستگاری گذاشته. اققق
Neda Sharafi to Alireza Maham
خوچچچ بحالت.... این یکیو من میدونم کیه.... البته منکه نمیگم نیما به
مامانت معرفی کرده.... اصلا هم نمیگم دختره قبلا همکلاسیم بوده :دی
و اینم نمیگم همیشه از بچگیش آرزوش بوده شوهرش دکتر باشه و خیلی باید زحمت بکشی بگه نه.... :دی
حالا ما که بخیل نیستیم شایدم خوشت اومد یه عروسی افتادیم :دی
Alireza Maham to Neda sharafi
ایـــــــــنه نداخانوم! بگرد تا بگردیم!
Neda Sharafi to Alireza Maham
علیرضا خیلی بامزه ای....
Alireza Maham to Neda sharafi
بامزه یا بی مزه امشب دارم میام خواستگاری. گل چی دوست داری بگیرم؟
Neda Sharafi to Alireza Maham
الاغ واقعا داری میای خواستگاری؟ سرلجبازی؟
مگه من گفتم برن اونجا خواستگاری؟ تازه اطلاعات بهت دادم کهههه....
خیله خب میگردیم! ببینم میتونی همپای من بگردی یا نه....
Alireza
Maham to Neda sharafi
جفتک ننداز که در خونتونیم! نگفتی گل چی دوست داری به سلیقه ی خودم خرید کردم.
Neda Sharafi to Alireza Maham
این همون کراوات نازیه که سر خواستگاری اول میگفتی؟ بعد یادتم هست میگفتی خوشبحالم میتونم رو پای خواستگارم چایی بریزم؟ بعد یادت هست گفتم آبم با دکترا تو یه جوب نمیره؟ بعد کت و شلوارت نوئه؟
Alireza Maham to Neda sharafi
این دیوونه بازیا چیه بچه؟ یادت هست که می گفتی خواستگاری می تونه خیلی فان باشه؟
کت شلوارم فدای سرت. نو نیست: دی
Neda Sharafi to Alireza Maham
آره فان بود کلی به اون قیافه چایی سوخته ت خندیدم :))))
پرنده بهشتیا رو واست گردنبند میکنم میفرستم. زرافه نفهم
Alireza
Maham to Neda sharafi
یادم بود یه چیزی راجع به پرنده بهشتی گفتی، یادم رفته بود چی بود: ))) بهتر! این به جای کت شلوار نازنینم و پای نیم سوزم: پی
اگه دختر خوبی باشی دفعه ی بعدی ارکیده میارم
Neda Sharafi to Alireza Maham
خودت گفتی نه لازم نیست حرفامونو بزنیماااا.... الان من جواب مثبت میدم و همچین خوب چند وقت سرکاری ....
با اجازه بزرگتراااا
Alireza Maham to Neda sharafi
ندااااااااا!!!!!!!!!!
کلی حرف آماده کرده بودم که تحویل مامان اینا بدم که بفرما. من اصلا شانس ندارم. چند وقت کاری به کارم نداشته باشین که زیر قرضام کمر صاف کنم و این حرفا....
بعد برداشتی گفتی قبوله؟!!! دختر من از کجا بیارم واسه تو جواهر بخرم؟ تازه این قلم اولیشه!
نازنین یه لباس دیده به چه قیمت از صبح سه پیچ کرده بیا برای ندا بخر! رفته
لباس رو نسیه برداشته برده خونه مامان که بنده برم پولشو بدم.
می دونی تو چه هچلی افتادم دختر؟!!! پاندای نفهم!
Neda Sharafi to Alireza Maham
آخی نازی برنامه هات بهم ریخت؟
اوکی نازنینو راضی میکنم میگم من چیزی که کس دیگه برام انتخاب کنه نمیپوشم.
واسه جواهراتم کلی وقت هست بپیچونی....
دفعه دیگه برو با همقد خودت شوخی کن زرافه....
مثل اینکه یادت نبود من حتی بچگیامم دخترکوچولوی معصومی نبودم. تنهایی هم حریف تو و نیما بودم هم نوید.
Alireza Maham to Neda sharafi
احیانا موقع انبار گردانی تو هم رفتی تو کارتونا که یه هفته ست ازت خبری نیست؟
فکر کردم نیما بهت بگه مامان قبول کرده بریم خواستگاری بیای لااقل یه داد و هواری بکنی....
خلاصه اینکه ما داریم میریم جنوب. مرخصی هم دارم این هوا. دلتم بسوزهههه....
پ.ن الان یه لحظه فکر کردم چه خنده دار میشه تو زودتر از ما اونجا باشی
Alireza Maham to Neda sharafi
Alireza Maham to Neda sharafi
Alireza Maham to Neda sharafi
Alireza Maham to Neda sharafi
این جیمیل موبایلم آپدیت شده چقدر با کلاس شده....
شوهر جنوبی گنده؟ عمرا.... از آقایون قدبلند خوشم نمیاد (بلا نسبت جنابعالی... ولی خب خوشم نمیاد دیگه) فک کن بخوام باهاش حرف بزنم باید چونه م رو به آسمون باشه....
کمربندی؟! شرمنده من تنهایی میترسم بیام اون طرفا.... اگر برادر خیر خواهی پیدا کردم میام ازت شامپو و صابون و مسواک میخرم.... یه خورده هم به این شوهر همکارت میخندم.
چقدر مطب امروز خلوته.... مردم دندوناشون خراب نمیشه یعنی؟ کاش برای عروسی نوید بگم دکی دندونامو جرم گیری کنه لبخندم قشنگ بشه.... فقط میترسم دندونای پرکردنیمم ببینه بگه بشین...
Alireza Maham to Neda sharafi
Alireza Maham to Neda sharafi
Alireza Maham to Neda sharafi
منکه خوبم تو ظاهرا یه چیزیت شده....
هیچی هم نمیخواد به کسی بگی هرکار دلت میخواد بکن.... بعد بگو سخت نمیگیرم.... با دلت زندگی کن همه چی خوب میشه....
ولی دیگه چیپس و پنیر نخور بهت نمیسازه.... دفعه بعدی میای میگی میخوام یکیو به فرزندی قبول کنم....
من عروسی نوید لباس ندارم.... چکار کنم حالا؟
سلام به روی ماه دوستام
اینم یه قسمت دیگه از دوستی دات کام
شعر شد
Neda Sharafi to Alireza Maham
نیما منو نمیارهههه.... میگه میخوام برم با رفیقم بگردیم تو بشین سرجات..... نمیتونی مخشو بزنی؟ کپک زدم تو خونه....
پررو نشی ها.... ولی خدا وکیلی بیرون رفتن با شما دوتا خیلی کیف میده....
نوید اینا که یه بند دارن لاو میترکونن.... دوستای خودمم بیحالن....
علی رضاااااا راضیش کن لطفااااا... آیکون پلک زدن با مژه وگوش مخملی....
Neda Sharafi to Alireza Maham
دیروز کلی پول ویزیت دادم و دیدم لاغر نشدم هیچ.... دو کیلو
هم چاق شدم.... همش تقصیر اون پیتزاهه ست.... کورتون هم چاق میکنه
البته.... دکتره میخواست کله مو بکنه....
نیما هم از هر طرف میره بهم متلک میزنه.... گمونم براش افت کلاس داشت با
خانومایی که یه پرده گوشت بهشونه بره بیرون که منو میپیچوند.... چی گفتی
بهش که راضی شد؟ برای آینده میخوام....
وای چقدر دلم دسر میخوادددد
Alireza Maham to Neda sharafi
وایییییی نیما همین الان راجع به ترانه بهم گفت. قراره من کم
کم مامانو راضی کنم که سری بعد که اومد کارامونو بکنیم بریم
خواستگارییییی.... چقدرم خوشگلهههه.... بیخود نبود دل نمیکند بیاد
اینجا.....
او آر اس بخور بهتره :دی
Alireza Maham to Neda sharafi
ببین این رشته منم بدرد بخوریش در حد آبیاری گیاهان دریاییه.... فوقشم همینه دیگه لابد...
شغلم که هیچ....
میخوام مخ مامانو بزنم بریم مسافرت.... پیشنهاد مامان پسند نداری؟
Alireza
Maham to Neda sharafi
باشه میرم درس میخونم.
ای بابا عجب گیری افتادی با این نامزد بازیت :)))
ما داشتیم میرفتیم مشهد ولییییی یک عدد خواستگار پیدا کردیم. مامانش
مامانمو میشناسه وضع مالی و تحصیلاشم خوبه. تک فرزنده.... تنها ایرادش اینه
که دندونپزشکه!
منم قصد ندارم چیزی به نیما بگم :دی البته دارم زیر گوش مامان میخونم واسه
نیما زن بگیریم و آیا کسی روپسندیده و کاش یه آدم غریبه جدید باشه.... ولی
بازم باید تلافی دیر گفتنشو بکنم.
Alireza
Maham to Neda sharafi
Alireza
Maham to Neda sharafi
Alireza
Maham to Neda sharafi
Alireza
Maham to Neda sharafi
Neda Sharafi to Alireza Maham
چرا هیچ وقت نمیشینی درست با مامانت حرف بزنی؟ قبول دارم قلبش خرابه و
همیشه نگرانته.... ولی خب اینجوری هم که من میدونم با اون سابقه درخشان
جنابعالی و اخوی بنده حق هم داره نگران باشه.
والا....
Alireza
Maham to Neda sharafi
به خاطر همون گذشته ی درخشانه که اینقدر دست و دلم می لرزه دیگه.
Neda Sharafi to Alireza Maham
بارکلا پسر خوب.
من امروز حقوق گرفتم. قرضامو به نیما و قسط لپتاپمو هم دادم. چه حس خوبیه.
از ماه آینده دیگه هیچی قسط ندارم. احساس سبکی میکنم.
میگم من حس میکنم با این نامزدت دو سه جلسه دیگه رفت و آمد کنی به نتایج خیلی مهمی میرسی.... :دی
Alireza
Maham to Neda sharafi
والا! پسر به این خوبی زن می خواد چکار؟ بمونم ور دل مامان جان حالشو ببره دیگه!
فردا نازنین و حمیدرضا و خانواده هاشون نهار میان اینجا. صبح باید از خواب عزیز بزنم برم خرید. فکر کن! اگه من اینقدر پسر خوبی نبودم چی میشد؟! کاش امشب با مامان میوه خریده بودیم. ولی وقت نشد :(
Neda Sharafi to Alireza Maham
چی بگم والا؟ با وام و اینا نمیشه؟
خوبه خواهر برادرتن.... اگه غریب بودن چقدر غر میزدی!!!!
نیما که رفیق خودته قصد زن گرفتن نداره.... سال به دوازده ماهم عسلویه ظلّ آفتاب نمیدونم چی خیرات میکنن که نمیاد....
نویدم گمونم دختره رونامزد کرده خیالش راحته نمیبرنش هی میگه عروسی بعدا... بازم نوید با اینکه کوچیکتره امیدم به دوماد شدنش بیشتره
خلاصه اینکه یعنی میشه منم چنین روزیو ببینم داداشام با زن و بچه میان و باید میوه بخرم؟ ممکنه یعنی؟
Alireza Maham to Neda sharafi
Alireza Maham to Neda sharafi
هیچی تو عطاری تون نداری بدرد من بخوره؟ ساعت پنج و نیم صبحه. بیام داروخونه هستی؟
نه دیگه واقعا اینقدرام خوب نیستی به خود نگیر :دی
عصری قبل از اینکه بیام مطب رفتم آمپوله رو زدم. دکتر هم خدا خیرش بده گفت
برو خونه وقتی خوب شدی بیا.... خدایی خیلی ضایع بود جلو مردم هی سر و کله
مو بخارونم....
کک شود سبب خیر.... تو به نیما گفتی؟ گفت پس فردا میاد.... هورا.... سه
ماهه که نیومده! اگه اون دختر جنوبی رو بگیره گمونم سال تا سالم دیگه سری
به ما نمیزنه ؛))))
خواب که چه عرض کنم بیهوشششش شدم.
بگو چرا هی احوال پرسی میکنه پس :دی
من واسطه میشم میگم بزور از زیر زبونت کشیدم. تهدیدت کردم و اینا. چون دیگه زیادی بمونه خونه حوصله آدم سر میره
:دی
احساس بدجنسی مزمن میکنم