ماه نو

داستان دنباله دار

ماه نو

داستان دنباله دار

قصه ها

سلام

خوب هستین؟ منم خوبم.

همچنان در مرخصی به سر می برم. فقط اومدم بگم به لطف سحر عزیز همه ی قصه هام برای دانلود کنار صفحه قرار گرفتن. هرگونه دانلود مجاز می باشد، ولی خداوکیلی منتشر نکنید!

فقط حاضرین به غایبین برسانند. هرکی دوست داشت می تونه بیاد دانلود کنه.


قصه های این دوست جدید رو هم خیلی دوست دارم. 


سلامت و خوشحال باشید همیشه :)


نظرات 58 + ارسال نظر
پرنیان دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:48 ب.ظ http://missthinker1992.blogfa.com

بیام مشت و مالت بدم زودتر خستگیت رفع شه؟!
من که همه رو قبلا تو اون یکی وبت دانلود کرده بودم.
بریم ببینم داستاناش چه جورین.

آره بیا :))

داستانای این یکی وبم هست. ولی به هر حال همه رو خوندی مشتری پروپا قرص و عزیز :*)

نگار دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:58 ب.ظ http://negar.bloghaa.com

به به. صفا اوردین
آخ جون. من بعضی از این داستانا رو نداشتم
مرسی

سلامت باشی نگار جون

خواهش می کنم :******

شرلی دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:50 ب.ظ

چه خوب
با اجازتون من جن عزیز من و آرد به دل پیغام وی رو میگیرم

:*)
هرکدومو دوست داری بردار شرلی جون

لادن دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:50 ب.ظ http://ladan3.persianblog.ir

سلام دوست خوبم
ممنون ازت هم برای راهنمایی هم معرفیم...
داستانات معرکه ن ... همه رو دانلود کردم و خیلیاشونو خوندم... عروس کوچک عالیه...و جن عزیزمن...و آقای رییس... و خب اصلا همه شون تا اینجا که خوندم قشنگن... خواهش بازم بنویس...

سلام لادن جون
خواهش می کنم عزیزم
خیلی لطف داری. داستانهای تو هم عالین. بعد از مدتها نویسنده ای پیدا کردم که تمیز و قشنگ و پراحساس می نویسه.
نمی تونم ترک کنم. حتما دوباره برمی گردم. فقط دلم می خواد با یه سوژه ی حسابی برگردم.

[ بدون نام ] دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:43 ب.ظ

واااااااااااااای
جن عزیز منم که هست !!
من این داستانتون رو خیلی دوست داشتم !
هنوز پیش شکر؟

مرسییییییی :********

منم تو رو دوست دارم :) :**********
نه فکر نکنم. نمی دونم دقیقا کجاست!

آزاده دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:37 ب.ظ

آخیییی دلم براتون تنگ شده بود

دل به دل راه داره آزاده جون :******

نینا دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:29 ب.ظ http://ninna.blogsky.com

الهییییییییییی
دیلم واسه داستانای قبلی تنگ شده بود
با اجازه میخوام ادرستونو به چند نفر بدم یه مشت بچه جوون دنبال داستان! اجازههه؟

جووووووووووونم:*********

حتما بده عزیزم:********

ندا دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:45 ب.ظ http://enediey.persianblog.ir/

شاذه! تویه همه داستانایی که واسم فرستاده بودی فقط یدونه ش بود که دانلودش نصفه نیمه بود...سه صفحه از داستان دانلود میشد! اسمش بود «پنجره دایره» حالا توی اینایی که گذاشتی هم نیستش که!!
میذاریش اگه میشه؟ خواهشششش!!!!
بوووووووووووس...... میسییییییی :))

داستان پنجره دایره همش همین بود. تنها داستان کوتاهم!

والا بلا همون سه صفحه اس!

بوووووووووووووووووووووووووووووووووووس :**********

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد