...
شنبه 21 اسفندماه سال 1389 ساعت 06:29 ب.ظ
سلام دوستان
ببخشین که باز دست خالی امدم. انشاالله فردا مسافر مشهد هستم تا نوروز. این روزها هم ذهنم مشغول سفر بود و هم این که هنوز کامپیوتر ندارم. از سه بعدازظهر تا حالا لپ تاپ آقای همسر رو قرض کردم بلکه بتونم یه قصه ی شاد و کوتاه به عنوان هدیه ی نوروزی بنویسم تا بعد از عید که با یک قصه ی پر و پیمون برگردم انشاالله. ولی نتیجه ی کار عجله ای و ذهن بهم ریخته اصلاْ چیز بدردبخوری از آب درنیومد و شرمنده تون شدم.
طرح قصه ی بعدی رو خیلی دوست دارم. امیدوارم خوب دربیاد. بازهم ماجرایی و جنایی و ایناست. کلا متحول شدیم ما
خوش باشین و سلامت. عیدتونم مبارک