یک زن... یک همسر... یک مادر...
نوشتن عشق منه. اما قبل از نویسندگی یک همسر و یک مادرم. چهار تا بچه دارم.
لطفاً کپی نکنین. اگر قصد معرفی دارین، آدرس وبم رو بذارین.
مشتاق استفاده از انتقادات سازنده تان هستم.
به دلیل عقاید شخصی با عرض معذرت نظرات آقایون بدون جواب حذف می شوند. لطفاً این را یک توهین تلقی نکنید.
ادامه...
از صبح تا حالا یکی دو تا از قصه هامو خوندم. یعنی اینا رو من نوشته بودم؟ یعنی می تونم بازم بنویسم؟ به همون روونی؟ نمی گم بدون ایراد بود. نه برعکس سر تا پاشونم ایراد داشت. اما ساده و روون بودن. می خوام بنویسم. خیلی دلم می خواد.
آره عزیزم
مرغش پخته بود:)
مرسی :)
سلام علیکم
اخ جوووووووووون قصه
اونم قصه ای که من میمیرم براش :دی
من کاملا با نوشتنش موافقم :دی
حتما این کارو بکنین
راستی شما را لینکیدم
گذاشتم تان اون وسطا :دییییی
:***************
و علیکم السلام!
نه نمیر حیفه!
مرسییییی
:**************
بنویسسسسسسس..من دلم واسه داستانات خیلی تنگ شده :(
مرسییییییییی. سعی خودمو می کنم
آره خودتون نوشتین من یادمه :دی
بسم الله بگین و شروع کنین
جدی؟ چه خوب :))
بسم اله الرحمن الرحیم!
کامنتا رو جواب می دم میرم ببینم چی میشه
با اجازه من لینکتون کردم.
اگه دوست ندارین بگین تا پاکش کنم:)
خواهش می کنم خانم. نه بابا دیگه سری نیست